دلم گرفته از اینجا که شکل مرداب است
از این گرفتگی آسمان که خوناب است
از این غروب درازی که رو به پایان نیست
از این دراز ی شب ها که قحط مهتاب است
در این شلوغی بازار منصب و تزویر
ندای حق و حقیقت همیشه کمیاب است
هنوز سیصد و اندی زهیر و مسلم نیست !
هنوز یوسف زهرا پی کمی آب است
هنوز مشک علمدار خیمه ها خالیست?
هنوز دست "مرادی" به قبضه ی شمشیراست
هنوز مهدی زهرا میان محراب است
تمام عمر، تو در انتظار ما بودی !
و غیرت همه یاران هنوز در خواب است
هنوز در زدن عده ای فقط با پاست؟
هنوز آتش و هیزم کنار این باب است...
هنوز در دل شط فرات گرداب است
منبع:http://haghir313.blogfa.com